مقاله ای کامل درمورد شهرستان کنگان
موقعیــت شهرستـان کنگـان در استان بوشهـر
اطلاعات کلی
کشور:ایران
استان: بوشهر
مرکز: بندر کنگان
مردم
جمعیت : ۱۰۵،۱۹۰نفر
(آمار ۹۰، پس از انتزاع عسلویه)
زبانهای گفتاری: فارسی جنوبی و عربی
مذهب: اسلام (تشیّع و تسن)
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا: همسطح با دریا
دادههای دیگر
پیششماره تلفنی ۰۷۷۳
تعداد بخشها مرکزی
جغرافیای طبیعی
مساحت : ۷۳۸ هکتار
آبوهوا
میانگین دمای سالانه : ۳۰
شهرها
بندر کنگان
بنک
بندر سیراف
شهرستان کَنگان یکی از شهرستانهای استان بوشهر در جنوب ایران است. مرکز شهرستان کنگان، شهر بندر کنگان است. میدان گازی پارس شمالی در این شهرستان واقع است.
تقسیمات کشوری
بخش مرکزی شهرستان کنگان
دهستان حومه
دهستان طاهری
محدوده جغرافیایی و تاریخ کَنگان
از شرق و شمال شرق به شهرستان جم، شمال غرب به شهرستان دیر، جنوب به شهرستان عسلویه در استان بوشهر و از غرب به خلیج فارس منتهی میگردد.
بندر کنگان در ۲۵ کیلومتری بندر سیراف (شهر باستانی ایرانی)قرار دارد ودر نوشتههای تاریخی از زمان صفویان به این نام خوانده میشود. رضا طاهری از محققان تاریخ – جغرافیای خلیج فارس در کتاب از مروارید تا نفت به بررسی بندر کنگان و بندر سیراف در خلیج فارس میپردازد. و وجه تسمیه بندر کنگان را مرتبط با نام کهن کنگ و کنگ دز میداند و بندر کنگان را بندری ایرانی و قدیمی از توابع بندر باستانی سیراف قدیم میشمارد که از دوره صفویان در تاریخ ایران و خلیج فارس حیات سیاسی خویش را آغاز کردهاست.
از شمال به دامنه ها و رشته کوهای زاگرس و تپه کنگان، از جنوب خلیج فارس، از غرب روستای بنک، ودشتستان و تنگستان و از سمت شرق به سیراف و پارس جنوبی محدود میگردد.
تاریخچه کنگان
شهرستان کنگان یکی از مناطق به دلیل وجود بنادر کهن تاریخی چون بندر باستانی سیراف از تاریخی کهن برخوردار می باشد. حوزه ساحلی خلیج فارس و دریای عمان از دیرباز محل آمد و شد اقوام، قبایل مختلف بودهاست که از اطراف و اکناف دنیای قدیم –آسیا و آفریقا به قصد تجارت و سیاحت و سیاست به این خطه سفر مینمودهاند، منطقه کنگان نیز از این ویژگی برخوردار بودهاست و مردان این سامان به لحاظ موقعیت جغرافیایی صیاد و دریانورد بودهاند. میرزا حسن قصابی در کتاب فارسنامه ناصری چنین مینویسد:«بلوک کنگان از گرمسیر است فارس از جنوب شیراز است. در ازای آن از نخل تقی تا قریه بنک سیزده فرسخ و پهنای آن از نیم فرسخ نگذرد. این بندر رشد خود را پس از ویرانی سیراف از اوایل قرن بیستم شروع نمود. سرکنسول فرانسه در بندر بوشهر که از کنگان دیدن نمودهاست مینویسد: «در بندر کنگان به سال ۱۹۱۱،(۲۵۰) خانوار زندگی میکردند که حدود ۲۰۰ نفر از این جمعیت یهودی و تعبیر عرب و عجم (غیر عرب) بودهاند و عمده تجار و بازرگانان شهر در این دوره یهودی بودهاند. میرزا حسن قصابی در کتاب پیش گفته موقعیت بلوک کنگان و آب و هوای آنرا چنین توصیف میکند: کنگان محدود از جهات شرق، شمال به بلوک گله دار و از طرف مغرب و جنوب به دریای فارس، هوای این بلوک از ماه ثور تا میزان (اردیبهشت تا مهرماه) گرم و بسیار مرطوب و شکار آن کبک و تیهو و مرغ کبک انجیر است. بعد از جنگ جهانی دوم و مهاجرت یهودیان به فلسطین، لطمه اقتصادی جدیدی نیز به منطقه وارد گردید و گذشته از کاهش جمعیت و سرمایه هنگفنی نیز خارج گردید. با پیشبرد سیاستهای جدید رژیم پهلوی در دهه ۴۰ و جایگزینی آرام سرمایه داری وابسته بجای اقتصاد کشاورزی شهر کنگان نیز به دوره جدیدی از شهر نشینی و مناسبات اجتماعی-اقتصادی همراه میگردد. رشد فیزیکی شهر در این مرحله بصورت خطی و به موازات ساحل انجام میپذیرد که خود نشانگر اهمیت صیادی و تجارت خارجی است.
در دیماه ۱۳۹۱ عسلویه با عنوان شهرستانی جدید از شهرستان کنگان جدا گردید.
وجه تسمیه
رضا طاهری در کتاب از مروارید تا نفت، کنگان را از دو واژه کنگ به اضافه آن پسوند مکانی میداند و معتقد است کنگ مقدسترین شهر اسطورهای زرتشتیان و آریاییها میباشد که سیاوش درخشان آن را در کناره کوه و دریا ایجاد کرد. کلمه کنگ وشهر کنگ بارها وبارها در اوستا و دینکرد و مورد استفاده قرار گرفتهاست ویکی از آشناترین کلمات ایرانی -آریایی میباشد. فردوسی میگوید: هر آن کو ندیدست کنگ / نخواهد که آید به گیتی درنگ. بر این اساس نام کنگان برگرفته از شهر اسطورهای کنگ است که این کلمه نیز در ادبیات کهن به معنای فرو رفتگی خشکی در آب میباشد. گفته میشود کنگان در بین چندین خور (باریکههای آب دریا) محصور بودهاست.
یا بنا به گفته محمدعلی سدیدالسلطنه وگنگ رودخانه مقدس در هندوستان است- «کنگاو» از لغات با ریشه سانسکریت است که در پی مهاجرت اولین شعبه آریائیها که در هزارههای قبل از میلاد از شمال دریای خزر به سمت جنوب سرازیر شدند، در منطقه رایج شده و در آثار ایلامیها که حکومتی مقتدر در جلگه خوزستان تشکیل داده بودند نیز دیده شدهاست.
محله های کنگان
کوزه گری:
محله ای در جنوب شرق کنگان است. در این محله هرسال یادواره شهدا به صورت شهرستانی و محله ای برگزار می شود.
محله گوده
گوده محله ای در شمال بندر کنگان است. این محله را گلستان هم می نامند. گوده به دو بخش شمالی و جنوبی(گوده منقلی)تقسیم می شود. مردم این محله در قدیم بیشتر کشاورز و کارگر بودهاند. بعد از جنگ ایران و عراق تعدادی از مهاجرین در گوده سکنی گزیدند. بنظر می رسد گوده چندی پیش روستایی همجوار شمال بندر کنگان بوده باشدو امروزه محله شمالی بندر کنگان است.
جستارهای وابسته
دانشگاه پیام نور بندر کنگان
دانشگاه پیام نور واحد بندر کنگان، دارای ۱۷ رشته در مقطع کارشناسی است. سال آغاز به کار دانشگاه پیام نور کنگان درسال۸۲ بود که در سال ۹۰ به ساختمان تازه تاسیس خود انتقال یافت. دانشگاه پیام نور کنگان به لحاظ فیزیکی و فضای آموزشی در بین دانشگاه پیام نورهای استان مقام اول و در بین کل دانشگاه های استان سوم است. که با زیر بنای ۱۰ هزار متر مربع فضای آموزشی فرهنگی ورزشی به بهره برداری رسیده یا در حال اجراست. بزرگترین سالن ورزشی استان بوشهر متعلق به دانشگاه پیام نور کنگان که با زیر بنای ۱۸۸۰ متر است. سلف سرویس ۱۸۰۰ متر مربع، استادسرا در ۲ طبقه. دو آزمایشگاه بزرگ و دو سالن اجتماعات بزرگ درمجموع زیر بنای آن ۳ هزار متر مربع است و همچنین مجتمع فرهنگی و هنری این دانشگاه در ۲ طبقه و در مساحت ۴۰۰۰ متر مربع میباشد. این دانشگاه همچنین دارای یک مجتمع فرهنگی آموزشی می باشد که دارای سالن آمفی تئاتر، سالن کتابخانه و مطالعه و سایت رایانه است. این دانشگاه با ۶ نفر عضو هیئت علمی و بیش از ۱۲۰ مدرس در امر آموزش عمل میکنند.
همکنون تعداد دانشجویان ۱۷۰۰ نفراست و درحال حاضر ریاست دانشگاه را آقای علی عابدی به عهده دارد.
آب و هوا
کنگان دارای تابستانی گرم ومرطوب و زمستانی معتدل می باشد.بیشتر ماههای سال گرم و دمای در تابستان گاهی به ۵۰ درجه ودر زمستان به ۱۰درجه سانتی گراد بالای صفر(البته گاهی) میرسد.آثارفصل پاییز در این بندر دیده نمی شود.در سالهایی که برق نداشت مردم برای نجات از شر گرمادر تابستانها با چوب و برگ درخت خرما (پیش)برای خود کپر می ساخته و در آن استراحت می کردند .در زمستان بیش از دو هفته نیاز به روشن کردن بخاری آن هم برای چند ساعت نمی باشد.
"بادها:بادها اغلب در ناحیه کنگان بیشتر به سمت جنوب وبا بیشترین فرکانس همراه است بادها در کنگان به چند دسته تقسیم می شوند.
۱ ـ باد قوس:بادهای خنکی است که از سمت دریا وغرب می وزدکه به آن باد جنوب و در اصطلاح
محلی باد قوس می گویند.
۲ ـ باد شمال:"جهت این باد شمال غربی است و در تابستان هرگاه بوزد خنک است و تبدیل کننده
هوای شرجی است وخشک دانه هاو به تعبیر مردم بومی دونه انجیر و زخمهایی که بر اثر گرما و
وزش باد قوس و شرجی در بدن ظاهر می شود با این بهبود می باید.
۳ ـ تش باد: از زیر مجموعه های باد شمال است اما چنان گرم می باشد که مردم آنرا تش باد می گویند.تش باد از اواخر اردیبهشت شروع و تا آخر خرداد ادامه دارد و گاهی محصول درختان
خرمااز بین می برد.تش در زبان محلی به معنای آتش می باشد.
"۴ ـ باد نعشی:جهت این باد شمال شرقی وبیشتر در جنوب خلیج فارس می وزد و پس از
وزش به قوس تبدیل می شود.
۵ ـ بادبحری:این باد در میانه روز می وزد وجهت خود را تغییرمی دهد و معمولا ازدریا بهسوی خشکی می وزد.
۶ ـ باد بری:نسیمی است لطیف و ملایم که از ثلث آخر شب تا نزدیکی دو ساعت از صبح گذشته می وزدوجهت آن از خشکی به دریاست.این شرجی را می برد و روح افزاست تا آنجا که در گذشته آب ها را که در کوزه نگه می داشتند٬خنک می کرد.
ماه رمضان در کنگان
کنگانیها برای ماه رمضان اهمیت زیادی قائل هستند ، در این ماه ، مرد و زن ،پیر وجوان،به فرمان خدا روزه گرفته و برای عبادت به مساجد می روند. شبها از همه ی مساجد آوای دلنشین قرآن به گوش می رسد، در گویش محلی به مراسم قرآن خوانی در مساجد " مقابله" می گویند. البته در بعضی از منازل هم مردم مراسم مقابله برگزار می گرد، هرشب پس از خواندن قرآن ، دعای مخصوص ماه رمضان خوانده می شود ، در شبهای جمعه علاوه بر قرآن و دعای ماه رمضان ، دعای کمیل نیز خوانده می شود، البته در شبهای قدر مراسم خاص شب زنده داری و خواندن دعای ابوحمزه برگزار می شود انشالله در روزهای آینده در باره چگونگی اجرای مراسم احیاء خواهم نوشت. از لحاظ مذهبی کنگانیها به دو گروه شیعه و سنی تقسیم می شوند، اهل سنت در شبهای رمضان نمازی که به آن "تراویح "می گویند ،اقامه می نمایند. در چند دهه گذشته برای بیدار شدن مردم چند نفر در کوچه ها براه می افتادند و مردم را با زدن بر حلبی یا یا چیز دیگری برای خوردن سحری بیدار می کردند. بطور کلی اگر کسی در ماه رمضانبه کنگان مسافرت کند به خوبی به اهمیت این ماه نزد مردم پی خواهد برد.
کدبانوهای کنگانی در این ماه با پختن غذاهای مخصوص، افطاری و سحری اعضای خانواده را آماده می نمایند.یکی از رسومی که از گذشته همچنان باقی مانده، بردن ظرفی از غذا برای همسایگان می باشد.به حرمت ماه رمضان حتی کسانی که عذر شرعی برای نگرفتن روزه دارند در ملاء عام هرگز به خوردن غذا اقدام نمی نمایند. در روزهای آینده تصاویری از غذاهایی که کدبانوهای ایرانی در این ماه آماده می نمایند ، منتشر خواهم کرد .
غذاهای بومی کنگان
مردم کنگان هم مانند سایر نقاط کشور ٬غذاهای مخصوص به خود داشته ودرایام سال با پخت و خوردن این غذاها لذت می برند.در پست هایی که در ماه رمضان نوشتم چند نوع غذا به شما معرفی نمودم ٬امروز هم تعدادی از غذاهایی که مردم کنگان طبخ نموده و در سفره خود قرار می دهند٬به شما معرفی می نمایم.
مجبوس:این خوراک تقریبا شبیه دم پخت می باشد٬مواد اصلی آن برنج وماهی است.ماهیهای (سنگسر٬دارو(تن)٬ویر٬زمین کن٬سرخو٬هامور)مخصوص این نوع غذا می باشند.فلفل و ادویه چاشنی های مجبوس می باشند.نخست ادویه پیاز٬ ٬گوجه فرنگی و ماهی با روغن کمی سرخ شده و سپس بر روی آن آب ریخته می شود. پس از پخته شدن ماهی در آب برنج در دیگ ریخته و به ارامی پخته می شود.پس از دم کشیدن غذا آماده می گردد.
ودام: این نوع غذا از خوراک ماهی هایی که استخوان ریز داشته و خیلی قابل سرخ کردن نمی باشند٬ تهیه می شود. ماهی های دم زرد و٬چشم بررو ٬گمگام سیاه وگمگام زرد در این نوع غذا مورد استفاده قرار می گیر ند٬ برای تهیه ودام نخست ماهی ها را در آب جوشانده و پس از پخت ٬استخوان ها را جدا کرده و قطعه گوشت ماهی در سبزی ٬ ادویه٬فلفل٬پیاز٬لیمو عمانی قاطی و خوب پخته می شود و بعد بر روی برنج ریخته و آماده ی خوردن می گردد.
قاتخ(احلا):در این نوع غذا ماهیها یی که درمجبوس بکار برده می شود ٬مورد استفاده قرار گرفته و چاشنی این غذا گوجه فرنگی فلفل ادویه٬پیاز و سبزی می باشد و بعد از آماده شدن با نان خورده می شود. قاتخ شبیه قلیه ماهی بوشهری هاست.
سور(طریح): این غذا از ماهی حشینه(ساردین) تهیه می گردد. ماهی حشینه که دارای جثه ی کو چکی بوده و طول آن بین ۱۰ تا ۲۰ سانتی متر می باشد٬ تمیز شده(سر او جدا و شکمش خالی می گردد) بعد از آن به ماهی نمک زده و فلفل ٬ آویشن و زیره به آن افزوده می گرددو به دبه هایی ریخته و به مدت سه ماه به آن دست زده نمی شود. وقتی وسط شکم ماهی ها سرخ رنگ گردید نشانه ی آن است که می توان آن را خورد. این غذا بیشتز در تابستان مصرف می گردد. برای خوردن آن ماهی را در کاسه ریخته و با ریختن مقداری آب بر روی آن به آن ابلیمو یا آب تمر اضافه می گردد. پرپین که در لهجه ی محلی به آن پرگو گفته می شود هنگام خوردن سور این غذا را خوشمزه تر می نماید. اگر نان گرم هم در کنار سفره وجود داشته باشد مزه ی غذا را چند برابر می کند. این نوع غذا برای افراد دارای فشار خون توصیه نمی شود. پس از خوردن سور باید نوشابه یا شربت ابلیمو خورد تا تشنگی انسان رفع شود.خوردن آب زیاد پس از مصرف سور امری طبیعی است.
آپدیت شده در ۹۴/۰۹/۲۴
منابع:
۱٫ ویکی پدیا
۳٫ کتاب رضا طاهری
۴٫ کنگان فرهنگ